عاطفه رشنویی ــ به مناسبت چهلوششمین سالگرد ثبت جهانی چغازنبیل (۴ آبان ۱۳۵۸ / ۲۶ اکتبر ۱۹۷۹)
یادداشت| چغازنبیل؛ نماد نخستین گفتوگوی انسان و خدایان در معماری ایران
چغازنبیل، نخستین اثر ایران در فهرست میراثجهانی یونسکو، علاوه بر اینکه بنایی باستانی است، سندی زنده از اندیشه و ایمان در نخستین دوران شکلگیری شهر و دولت در فلات ایران است.
عاطفه رشنوئی، مدیر پایگاه میراثجهانی چغازنبیل و هفتتپه در یادداشتی نوشت: این زیگورات عظیم که در حدود ۱۲۵۰ سال پیش از میلاد به فرمان اونتاشنپیریشا، پادشاه ایلام میانی ساخته شد، نمونهای کمنظیر از پیوند دین، قدرت، و دانش فنی در قالب معماری است؛ بنایی که با خشت و آجر، اما براساس مفاهیم متعالی نظم کیهانی و تقدس مکان، پدید آمده است. در این مجموعه، انسان ایلامی برای نخستین بار در تاریخ ایران مفهوم فضای مقدس سازمانیافته را میآفریند. طراحی شعاعی، دیوارهای متحدالمرکز و سلسلهمراتب فضایی آن، بیانگر نظام فکری منسجمی است که فاصله انسان تا جهان ایزدی را در قالب فرم، مسیر و ارتفاع معنا میکند. بر فراز زیگورات، پرستشگاه نپیریشا ـ خدای بزرگ ایلام ـ جای داشته و پایینتر از آن، پرستشگاههایی برای دیگر ایزدان ساخته شده است؛ ساختاری که نشان از تساهل دینی و نظام چندخدایی متکامل ایلامیان دارد. ارزش جهانی برجسته (Outstanding Universal Value) چغازنبیل در سه محور اصلی تعریف میشود: نخست، شواهد بیهمتای آن از تمدن ایلامی و معماری زیگوراتی در خارج از بینالنهرین؛ دوم، اصالت مصالح، طرح و کارکرد مذهبی آن بهعنوان الگویی مستقل از سنتهای میانرودانی؛ و سوم، نقش آن در شکلگیری الگوی شهر مقدس در تاریخ معماری ایران. این معیارها موجب شد چغازنبیل در سال ۱۹۷۹ میلادی (۱۳۵۸ خورشیدی) بهعنوان یکی از نخستین دوازده اثر جهان در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شود. حفاظت از چغازنبیل، در چهار دههٔ گذشته، همواره از چالشهای اصلی میراثفرهنگی ایران بوده است. اقلیم گرم و مرطوب خوزستان، شوری خاک، تغییرات سطح آبهای زیرزمینی، و توسعههای پیرامونی، همگی تهدیدهایی جدی برای پایداری خشتهای سههزارساله آن به شمار میروند. با وجود این، اجرای طرحهای مستمر پایگاه میراثجهانی چغازنبیل ـ هفتتپه در حوزهٔ پایش محیطی، تثبیت اضطراری، و آموزش جوامع محلی، تجربهای موفق در مدیریت پایدار میراثجهانی در ایران محسوب میشود. چغازنبیل فقط بنایی برای تماشا نیست؛ روایتی است از نخستین تلاش انسان ایرانی برای برقراری گفتوگو میان زمین و آسمان. هر آجرِ کتیبهدار آن حامل دعایی است برای دوام و سلامت شهر، شاه و مردمش. این دعاها امروز در قامت سیاستهای حفاظت، مستندسازی و معرفی، به زبان علمی و فرهنگی روز ترجمه میشوند. در این میان، نقش جامعه محلی و نهادهای دانشگاهی در فهم و پاسداری از این میراث، بیش از پیش اهمیت یافته است. از سوی دیگر، معرفی علمی و فرهنگی چغازنبیل، فرصتی برای بازخوانی هویت ایلامی و نقش آن در تاریخ ملی ایران فراهم کرده است. چغازنبیل حلقهای است میان گذشتهٔ ایلام، شکوه هخامنشی، و تداوم اندیشهٔ شهری در ایران. آگاهی از این پیوستگی تاریخی میتواند درک تازهای از میراثفرهنگی را در میان نسلهای امروز برانگیزد؛ درکی که میراث را نه بهعنوان بقایای گذشته، بلکه بهمثابه سرمایهای برای توسعهٔ پایدار فرهنگی مینگرد. امروز، پس از چهلوشش سال از ثبت جهانی، چغازنبیل همچنان نماد حضور ایران در گفتوگوی جهانی میراث است. این زیگورات نه فقط در دل دشت خوزستان که در حافظهٔ جهانی بشر جای دارد. نگاه علمی و آیندهنگر به آن، ضامن تداوم ارزشهای جهانی و ملیاش خواهد بود؛ ارزشهایی که به ما یادآور میشوند پاسداری از میراث، پاسداری از معناست ــ معنایی که در هر خشت چغازنبیل جاری است.